اخبار جمع واژه خبر است. همچنین مطالبی که برای آگاهی مردم میگویند و مینویسند که میتواند به شکل اینترنتی منتشر شود (مانند گوگل نیوز) یا به شکل کاغذی که به آن روزنامه(یا هفتهنامه و ماهنامه بستگی به بسامد انتشار دارد) گویند (مثلاً واشنگتن پست یا گاردین یا همشهری) و یا به شکل تلویزیونی که به آن شبکه خبری گویند (مانند بیبیسی یا شبکه خبر).

خبر
برای خبر تعاریف متفاوتی آورده شده است. اما معروفترین جمله که به قدمت حرفه ژورنالیسم در تعریف وجود دارد این است که سگی انسان را گاز گرفت خبر نیست، اما انسانی سگ را گاز گرفت خبر است. این گفته، همانند بسیاری از گفتهها و ضرب المثلها، به رغم کوتاه بودن اما در بین خبرنگاران جهان مشهوریت دارد. خبر رویدادی جدید است که جذابیت لازم را برای مخاطبان مورد نظر داشته باشد. بنابراین رویدادی که در یک شهر خبر محسوب میشود، در شهر دیگری ممکن است خبر نباشد.
اغلب متخصصان در این حوزه تعریفی برای آن ذکر کردهاند. برای نمونه اِولین وُوگ درباره تعریف خبر میگوید که خبر چیزی است که فردی بی تفاوت به دنیا بخواهد آن را بخواند و تنها زمانی خبر میشود که او آن را بخواند. بعد از آن ارزشی ندارد. یا آرتور مک ایون، سر دبیر سان فرانسیسکواگزمیز درباره خبر چنین تعریفی را میآورد: هر آنچه خواننده را به ُنچ ُنچ وا دارد خبر است.
برای خبر تعاریف بسیار دیگر آورده شده از جمله اینکه، خبر ماده اولیه روزنامه است. خبر باید فوری و پس از حادثه به جریان افتد، برای عموم جالب باشد، حاوی اطلاعات تازه باشد، خنثی نباشد و ادراکات فرهنگی جامعه خاص خود را منعکس کند.
تشریح خبر
خبر دربرگیرنده نکاتی است که بیشتر جنبه تازگی و نو بودن دارد و مردم را از حوادث و تحولاتی که به تازگی روی داده آگاه میسازد. اما لزوماً همیشه اینگونه نیست. برخی رویدادها در طول چند دهه بارها اتفاق میافتند و در اخبار منعکس میشوند و به ندرت توجهی برای تکرار و پخش آنها یافت میشود.
برخی معتقدند که هر چه در خبر رسانی ارزشها و دیدگاههای اقشار و طبقات بیشتری از شهروندان لحاظ شود، ما با سیستم خبری مسؤولانه تری در قبال شهروندان روبروییم. هربرت. ج. گنز در کتاب دموکراسی و خبر فاصله زیادی میبیند بین اوضاع کنونی خبر رسانی در جامعه آمریکا و مدل آرمانیاش که مبتنی است بر دموکراسی آرمانی شهروندان.
خبر خوب
برخی چنین میگویند که خبر خوب، خبری است که توسط مخاطب دیده شود، و بعد از خودنمایی، تاثیر گذار باشد. برای دیده شدن باید به فرم توجه کرد و برای تاثیرگذاری باید محتوا داشت. برای دیده شدن میتوان به مواردی همچون یک تیتر جذاب یک شروع طلایی، یک ترکیب بندی و ساختار حرفهای، یک تصویر مناسب و یک پایان موثر اشاره کرد.
ناگفتههای پیشین، خبر
برخی رویدادهای خبری هم با آنکه مدتها از زمان وقوعشان میگذرد، با افزودن مطالب ناگفته پیشین یا اطلاعات تازهای که از آنها به دست آمده است، جنبهای از تازگی مییابند. برای مثال به این بخش از یک رویداد خبری که ۵۶ سال پیش از وقوع آن گزارش شده است، تازه گی جدیدی در خبر دیده میشود. محتوای اسناد دولتی که در جریان تلاش مردی برای یافتن پدر گمشده اش فاش شد، نشان میدهد چگونه هزاران نظامی چینی که در جریان جنگ جهانی دوم در ارتش انگلیس خدمت میکردند، در جوی آکنده از نژادپرستی ضد شرقی مجبور شدند به کشورشان بازگردند.
همچنین یاسر عرفات که در اکتبر سال ۲۰۰۴ به شدت بیمار شد که بر اثر این بیماری فوت کرد. پس از چند سال نبش قبر عرفات در خصوص علت مرگش و ابهاماتی که ایجاد شده بود باعث ایجاد تازگی در خبر شد.
سبک ساعت شنی
سبک ساعت شنی را سبک خبرنویسی مدرن نیز نامگذاری میکنند. گفته میشود این سبک، سبکی است که به خوبی قادر است، سلیقههای گوناگون مخاطبان خبر را راضی نگه دارد.
ساعت شنی، مدل گسترش یافته سبک تلفیقی است، در این سبک، لید کمی مشروحتر، و کاملتر آورده میشود. در سبک تلفیقی قوانین کلمه شماری (۲۵ تا ۳۵ کلمه) را رعایت میکند، اما در سبک ساعت شنی ممکن است لید ۶۰ کلمه یا حتی بیشتر هم باشد، ممکن است یک لید از سه یا چهار پاراگراف تشکیل شود.
تفاوت دیگر، اینکه سبک ساعت شنی یک پازل سه تکه است. ابتدا درقسمت بالا، یک لید چند پاراگرافی که به سبک هرم وارونه تنظیم شده وجود دارد. در پایین یک هرم که داستان واقعه را به ترتیب تاریخی گزارش میکند، و در وسط یک جمله یا عبارت که هرم وارونه را به سبک هرم (ترتیبی) متصل میکند. به این جمله یا عبارت، جمله چرخشی میگویند.
میگویند که سبک ساعت شنی ابتدا به وسیله روی پیتر کلارک در ۱۹۸۳ بعد از اینکه او شروع به نوشتن چیزهای نو در روزنامه صبح خود کرد، نام گذاری شد.
ساختار ساعت شنی میتواند مانند هرم وارونه، مهمترین اطلاعات داستان را به شکل اخبار سخت در ابتدای مطلب جای دهد. سپس با یک عبارت چرخشی شما را وارد اصل داستان به شکل ترتیبی کند.
خبر محلی و سراسری
ارزش خبری
مناسب ترین زاویه دید از نظر مخاطب ارزش خبری است. در خبر باید بخشی برجسته شود که ارزش خبری بیشتری نسبت به باقی ارزشهای خبری داشته باشد. عوامل مختلفی وجود دارد که نشان دهید یک رویداد ارزش خبری دارد یا خیر.
وجود اختلاف نظر و تقابل، بروز رویدادی غیر عادی، شخص، موسسه یا مکان مهم و برجستهای که نامش برای مردم آشنا باشد، مجاورت، علاقه شخصی یا وقتی موضوعی ارتباط مستقیمی با مخاطب پیدا میکند، جذابیت انسانی، خطوط زمانی (موضوعی که تازه اتفاق افتاده و شروع به اتفاق افتادن کرده است)، تغییر، تاثیر مستقیم بر زندگی مخاطب، خشونت و درام از مواردی هستند که در مواقع خاص دارای ارزش خبری هستند. ارزشهای خبری به هفت دسته تقسیم میشوند.
تازگی
مجاورت
در برگیری
شهرت
شگفتی
فراوانی و تعداد
تضاد، برخورد و درگیری که یک خبر میتواند یک یا حتی همه آنها را داشته باشد.
تازگی بستگی دارد که خبر مناسبتی باشد یا نه اگر مناسبتی باشد در صورتی که از آن مناسبت زمان زیادی بگذرد دیگر ارزش خبری نخواد داشت.
مجاورت به معنای نزدیکی خبر به زندگی مردم باشد مثلاً ممکن است برای یک کشور که هیچگونه مناطق نفت خیزی وجود ندارد خبر افزایش قیمت نفت مهم نباشد.
در برگیری به دو صورت بیشتر قابل ملاحظه است قشری و جغرافیایی.
مثلاً خبر واکسیناسیون دانش آموزانی که تازه میخواهند وارد دبیرستان شوند برای دانش آموزان این سن و والدینشان بسیار مهم است اما برای یک فرد که مشکل او در جامعه بیکاری است اصلاً قابل توجه نیست.
شهرت وقتی خبر به دست آمده از یک شخص مشهور باشد مثل رئیس جمهور
باشد آن خبر را جالب میسازد یا مثل خداحافظی یک بازیکن خیلی معروف از تیم ملی آن کشور که جنجال آفرین است.
شگفتی وقتی ارزش خبری یک خبر را بالا میبردکه آن خبر یک تا کنون به وجود نیامده باشد دو خارج از تصور باشد سه بسیار کمیاب باشد چهار خلاقانه باشد.
فروانی و تعداد هنگامی به وجود میآید که در آن خبر آمار و ارقامی باشد چه زیاد چه کم چه عجیب چه معمول البته هر چه جالب تر باشد ارزش بیشتری دارد.
تضاد، برخورد و درگیری مثل سرکوب کردن مردم تظاهرات کننده علیه یک رژیم توسط نیروهای پلیس (برخورد)
یا در گیری دو مهمان در یک برنامه تلویزیونی زنده .(که شهرت هم به شمار میآید) تضاد مثل صدور اعلامیه علیه کشورهای دیگر.
رابطه خبر و منبع
هربرت گانز رابطه بین روزنامه نگار و منبع خبر را به رقص تانگو تشبیه میکند که یا منبع خبر این رابطه را هدایت میکند و یا روزنامه نگار؛ گانز معتقد است در اکثر مواقع هدایتگر این رابطه منبع خبر است. روزنامه نگار معمولاً تنها به سراغ تعداد محدودی از منابع خبری که در گذشته نیز در دسترس او بوده و آنها را مناسب تشخیص می داده است، میرود و نسبت به سایر منابع خبری به شکلی منفعلانه عمل میکند. پژوهشگرانی دیگری همچون کارلسون (۲۰۰۹٬۲۰۱۱) نیز طی یک دهه اخیر با الهام گرفتن از نظریات هربرت گانز به بررسی رابطه بین روزنامه نگار و منبع پرداختهاند و این رابطه را پویا و داینامیک توصیف کردهاند. اما به نظر میرسد رابطه روزنامه نگار و منبع خبر تا حد زیادی متاثر از نظام هنجاری و مدیریت رسانهای حاکم در هر کشور باشد. مطالعات و تحقیقات گانز، سیگال، کارلسون و سایرین در خصوص رابطه بین روزنامه نگار و منبع خبر در جوامع غربی بوده است و به نظر میرسد برای رسیدن به شناخت دقیقتری از رابطه بین منبع و روزنامه نگار در جوامع شرقی و در سایر نظامهای هنجاری رسانهای، پژوهشهای بیشتری نیاز است.
نرمخبر
در فرهنگ روزنامهنگاری و ارتباطات، نرمخبر یکی از سبکهای خبرنویسی است. نرمخبر، ماهیتی گزارشگونه دارد، و عمدتاً برای پوشش موضوعات مورد علاقهٔ انسانی در حوزهٔ عمومی به کار میرود. تمرکز نرمخبر، بیشتر بر روی سرگرمی یا آموزش است، و میتواند زبانی غیررسمی داشته باشد.
برای خبر نرم تعاریف متنوع وجود دارد. با این حال یکی از مشخصه معمولی آن عبارت است از "هر خبری که خبر سخت نباشد" (Davis 1996, 108-109). همچنین خبر سخت، با پوشش وقایع حال رهبران عالیمرتبه، مسائل بزرگ یا اغتشاشات مهم در جریان زندگی روزمره مثل زلزله یا سانحه هوایی شناخته میشود(Smith 1985).
یکی از تفاوتها بین خبر سخت و خبر نرم در لحن ارائه آن میباشد. گزارش خبر سخت، واقعیتهایی درباره رخدادها به مخاطب میگوید سپس تصمیمگیری درباره اطلاعات را به خود مخاطب واگذار میکند. برخی از نرمخبرها با رویدادهای جاری ارتباط دارند، اما این رویدادها آنی و مقطعی نیستند، و استمرار دارند (مثال: تغییر دیدگاه سیاسی در یک حزب بزرگ، پیدایش یک سبک موسیقی جدید و امثالهم). نرمخبر به خواننده نگاهی تحلیلی، منتقدانه، و پرسشگر میدهد، و در حیقیت، او را به تعقیب رویداد ترغیب میکند.
خبر کلامی
خبرهای کلامی به خبرهایی گویند که از گفتههای چهرههای خبرساز منشا میگیرند، نه از رویدادها یا تحول در رویدادها. در این دسته از خبرها پیامی که مربوط به وقوع رویدادی باشد، نمیتوان یافت. هر چه هست نقل گفتهها است. به همین سبب بسیاری از صاحبنظران این خبرها را شبه خبر نامیدهاند. این صاحبنظران استدلال میکنند که چون در متن این خبرها حتی به ارزش جدا شدن برگی از درخت رویداد و یا تحولی اتفاق نمیافتد، نمیتوان این نقلها را خبر نام نهاد. بنابر این در همه تعاریف خبر به روشنی یا به کنایه شرط اصلی برای خبر، وقوع یک رویداد یا بروز تحول در یک جریان خبری است.
خبر کلامی بیشتر در فضای بیاعتمادی میان مسئولان و رسانهها (نمایندگان مردم) امکان گسترش میباید. به این معنا که در مجموعه بیشتر مسیر میان خبرسازان، به خبرنگار به رسانه و به مردم، ایستگاه خبرنگار حذف میشود. به همین دلیل نقش و کارکرد خبرنگاران و مهارتهای حرفهای آنان به تدریج زنگ میبازد و خبرهای رسمی و بدون خطر -و در نتیجه بدون جاذبه - رواج مییابد. چنان که خواهد آمد سایتهای خبری پر تعداد که هر یک از سوی یک جریان سیاسی یا سازمان دولتی تامین مالی و حمایت میشوند، در گسترش این شیوه نقش دارند. کارکنان این سایتها اغلب خبرهای خود را از طریق تماسهای تلفنی با اشخاص شکل میدهند و تردید نباید کرد که گزینش مصاحبه شونده و نوع پرسشها و پاسخها با جهان بینی آن سایتها ربط مستقیم دارد.
انبوهسازی و خبر
اخبار مبتنی بر ارسالیهای کاربران را انبوه سپاری در خبر میگویند. به دیگر سخن کاربران مینویسند کامنت میگذارند و رای میدهند در واقع به نوعی به معنای اجتماعی شدن خبر است، قابلیتی که ریشه در خصوصیت وب دارد و میتوان گفت منطق اتاق خبر عصر وب است.
ارزشهای خبری
ارزشهای خبری ۷ مورد است شامل:
تازگی و نوبودن
شگفت انگیز بودن
بزرگی و فراوانی
برخورد (جنگ و درگیری)
مجاورت (جغرافیایی و معنوی)
دربرگیری
شهرت
روزنامه
روزنامه نشریهای است که به طور مرتب و منظم تهیه، چاپ و پخش میشود و بی هیچ قید و شرطی در دسترس مردم قرار میگیرد. روزنامه نه بیانیه است و نه اطلاعیه و برای روشن ساختن افکار مردم بلکه به نشر اخبار و اطلاعات در زمینههای گوناگون و انتقاد و صلاحاندیشی در امور عمومی میپردازد.
پیدایش روزنامهها
در سده ۱۸ جزوهها و اوراق اطلاعاتی برای نخستین بار در اروپا؛ به طور روزانه، چاپ و پخش میشد. پس از پایان سده ۱۹ تعداد خوانندگان روزنامههای اروپایی افزایش یافت و به هزاران یا میلیونها نفر رسید. روزنامههای اولیه بسیاری از انواع اطلاعات را در قطعی محدود و قابل تکثیر جای میدادند. روزنامهها اطلاعاتی را درباره امور جاری، سرگرمی و آگهی در یکجا ارائه میکردند.
چاپ مطبوعات روزانه ارزان در ایالات متحده آمریکا، به سال ۱۸۹۲ میلادی باز میگردد. این روزنامهها نخست فقط در شهر نیویورک توزیع میشد، اما پس از مدتی در تمام شهرهای بزرگ شرق آمریکا توزیع گردید. در نخستین سالهای سده ۲۰، روزنامههای شهری یا منطقهای پدیدار شد که اکثر مناطق ایالات متحده آمریکا را پوشش میداد. در دوران مهاجرت انبوه، روزنامههای بسیاری به زبانهای خارجی در آمریکا منتشر گردید. در سال ۱۹۱۱، نود و هفت روزنامه به زبان آلمانی در شهرهای غربی و شمال شرق آمریکا منتشر میشد.
نخستین روزنامههای معتبر نیویورک تایمز و لندن تایمز بودند. در دیگر کشورهای اروپایی، این دو روزنامه به عنوان الگو مورد توجه قرار میگرفتند. روزنامههای بخش ممتاز بازار تبدیل به نیروی سیاسی عمدهای شدند.
در سال ۱۹۶۰ هر روز در انگلستان بیش از یک روزنامه به ازای هر خانواده به فروش میرسید؛ به طور متوسط ۱۱۲ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانواده، اما این نسبت از آن پس پیوسته کاهش یافتهاست. امروزه کمتر از ۹۰ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانواده به فروش میرسد.
کشورهای اروپایی، هر کدام تعدادی روزنامههای سراسری، خصوصی و دولتی دارند. روزنامههای اروپا اغلب دیدگاههای سیاسی متفاوتی دارند، موضوعات متفاوتی را دربر میگیرند و امکان انتخاب برای خواننده فراهم میکنند. در آمریکا، همچنان انتشار روزنامههای محلی به صورت یک پیشه انحصاری درآمدهاست. اگر چه روزنامهها در آمریکا محلی هستند، اما به هیچ وجه تماماً در مالکیت افراد محلی قرار نمیگیرند. بیش از ۷۰ درصد این روزنامهها به وسیله شرکتهای انتشاراتی زنجیرهای کنترل میشوند. در بعضی از این روزنامهها، همانند بسیاری از روزنامههای اروپا، مالکان خط مشیها و سیاستهای سرمقالهها را تعیین میکنند و سردبیران و روزنامهنگاران خود را به پیروی از این سیاستها متعهد میدانند. در زنجیره روزنامههای هرست، هر روز چندین سرمقاله برای سردبیران هشت روزنامه عمده فرستاده میشود، که بعضی از آنها باید مورد استفاده واقع شوند، در حالی که بعضی دیگر میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
بسیاری از دولتها اقدام به جلوگیری تملک روزنامهها به وسیله شرکتهای زنجیرهای بزرگ کردهاند تا تلاش کردهاند موازنه سیاسی را به مطبوعات تحمیل کنند.در سال ۱۹۷۰ در نروژ، برنامهای برای متعادل کردن سرمایهگذاری میان روزنامههایی که نماینده جناحهای مختلف سیاسی بودند آغاز گردید، و بیشتر اجتماعات محلی در آن کشور تنها دو یا چند روزنامه دارند که دیدگاههای گوناگون را در مورد اخبار ملی و بینالمللی ارائه میکنند.
با ظهور اینترنت و کتاب الکترونیکی به تدریج تعداد روزنامهها افزایش یافته و از شمارگان آنها کاسته میشود. فناوری جدید چاپ و تولید روزنامهها را بسیار آسانتر از گذشته ساختهاست.
نخستین روزنامههای به زبان فارسی
واژه «روزنامه» در متون کهن فارسی به کار رفتهاست و منظور از آن، بیان رویدادهای مهم درباره پادشاهان و شرح زندگانی وزیران و بزرگان بوده و در یک نسخه منتشر میشدهاست.
این واژه تا روزگار آغازین دوره قاجار نیز به همین مفهوم بودهاست، چنانکه مجموعههایی از این روزنامهها در زبان فارسی موجود است که آخرین مجموعه مستقل از این نوع، روزنامه میرزامحمد کلانتر شیراز در شرح رویدادهای زندیان، و روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه است.
در دوره قاجاری در معنی واژه روزنامه تغییری پدید آمد. به گزارشهای وقایعنگاران دولتی که از شهرستانها اخبار جاری را به دولت مرکزی مینوشتند نیز روزنامه گفته میشد.
نزدیک به شصت سال پیش از چاپ نخستین مطبوعات در ایران و همعصر با زندیان، در سده ۱۸ (میلادی)، چاپ مطالب به زبان فارسی در روزنامههای هند و سپس انتشار روزنامههای تمام فارسی در آن کشور آغاز شده بود. از جملهٔ این روزنامهها، میتوان سلطانالاخبار، جام جهاننما و سراجالاخبار را نام برد. اسدالله خان غالب، شاعر نامور پارسیسرای آن زمان در سراجالاخبار شعرهایش را به چاپ میرساند. نخستین نشریه استان گلستان که به صورت هفته نامه بودبنام"هفته نامه نیمروز" واکنون بنام"روزنامه گلستان نو"به صاحب امتیازی ومدیرمسولی"محمدآذری سیستانی"منتشر شدکه در چهار زمینه اجتماهی,سیاسی,ورزشی وفرهنگی با رویکرد خبری وتحلیلی منتشر شد
پیشینهٔ روزنامه در خاورمیانه
نخستین روزنامه خاورمیانه در سال ۱۸۲۸ هم زمان با سلطنت محمدعلی پاشا در مصر منتشر شد و نامش «الوقایع المصریه» بود. سه سال پس از آن روزنامهای ترکی به نام «تقویم وقایع» منتشر گردید و هشت سال بعد در ایران روزنامه «کاغذ اخبار» (ترجمه کلمه Newspaper) به اهتمام میرزا صالح شیرازی یکی از نخستین دانشجویان اعزامی به اروپا انتشار یافت.
بازار روزنامهها در آستانه انقلاب مشروطه رونق گرفت. رنه گروسه یکی از خاورشناسان مینویسد: «رستاخیز ملت ایران در آغاز قرن بیستم رستاخیز ادبی بود که بیشتر از طریق روزنامهها متجلی گردید.»
یک سال پس از انقلاب (۱۲۸۶ خورشیدی-۱۹۰۷ (میلادی) ) هشتاد و چهار روزنامه در ایران منتشر میشد، نفوذ این روزنامهها بر افکارعمومی به قدری بود که میرزا آقاخان کرمانی و جهانگیرخان صوراسرافیل دوتن از روزنامهنگاران نامی آن روزگار توسط محمدعلی شاه قاجار به جوخه اعدام سپرده شدند. فشار بر روزنامهها در دوران رضاشاه نیز ادامه پیدا کرد، در این دوران هم میرزاده عشقی و فرخی یزدی بر سر این کار جان باختند.
درخشانترین دوران مطبوعات ایران دهه ۱۳۲۰ بود که فضای باز سیاسی رشدی بی سابقه را در روزنامهها پدید آورد. تنها در طول سالهای ۲۰ تا ۲۶ تعداد ۴۶۴ نشریه منتشر میشد که ۴۳۳ عنوان به فارسی و بقیه به زبانهای ارمنی، ترکی، کردی، انگلیسی، فرانسوی، روسی و لهستانی بود.
این روزنامهها امور داخلی را با نهایت آزادی مورد بحث قرار میدادند، (امورخارجی توسط متفقین سانسور میشد) اکثر این روزنامهها نیز از انقلاب اجتماعی دم میزدند و حمله به حکومت را وظیفه خود میدانستند. اما پس از کودتای ۱۳۳۲ روزنامهها در ایران در محاقی طولانی افتادند که تا امروز ادامه دارد. در دوران پهلوی تنها نشریهای که گاه خشم شاه را بر میانگیخت نشریه توفیق بود و جز در دو دوره کوتاه؛ یکی پس از انقلاب اسلامی در سالهای ۱۳۶۰-۱۳۵۷ و دیگری پس از ریاست جمهوری محمد خاتمی در سالهای ۷۷ و ۷۸ مطبوعات ایران همواره از انعکاس آزادانۀ اخبار و انتقاد از حکومت محروم بودهاند
مطبوعات در قانون ایران
قوانین مطبوعاتی در ایران از اولین قانون مصوب محرم ۱۳۲۶ قمری تاکنون در پی محدود کردن آزادیهای مصرَّح درقانون اساسی بودهاند. هرچند قانون اساسی مشروطه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هر دو بر آزادی مطبوعات تأکید داشتهاند:
(...غیر از کتب ظلال و مواد مضر به دین مبین... – قانون اساسی مشروطه اصل بیستم)
(...مگرآنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد...- قانون اساسی جمهوری اسلامی اصل بیست وچهارم)
هر دو قانون نیز رسیدگی به جرایم مطبوعاتی را همچون جرایم سیاسی به هیئت منصفه واگذار کردهاند.
نشریه
نشریه ، به اثری گفته میشود که به طور دورهای نسخه ی جدیدی از آن منتشر میگردد. مثال ساده آن نشریات، روزنامهها و مجلهها هستند. روزنامهها معمولاً روزانه و مجلهها هفتگی یا ماهیانه منتشر میگردند.
نشریهها معمولاً با استفاده از شماره استاندارد بینالمللی پیایندها (شاپا) نمایه میشوند.
روزنامهنگاری
خبرنگاری یا ژورنالیزم، رشته گردآوری، تجزیه و تحلیل، تایید و ارائه اخبار مربوط به حوادث جاری، روندها، مسائل و مردم است. افرادی را که به این حرفه اشتغال دارند خبرنگار میگویند.
از خبرنگاری خبر-محور، گاهی اوقات، تحت عنوانِ «نخستین پیش نویس تاریخ» (به گفته فیل گراهام) یاد میشود. چرا که خبرنگارها اغلب حوادث مهم را ثبت میکنند، و از این طریق در مهلتی اندک، مقالات خبری تولید میکنند. رسانهها در حالی که تحت فشار هستند تا پیش از دیگران اخبار خود را منتشر کنند، با تکیه بر معیارهای دقت، کیفیت و سبک سازمان خود، معمولاً پیش از انتشار گزارشهای خود، آنها را ویرایش و نمونه خوانی میکنند. بسیاری از سازمانهای خبری، از اینکه مقامات و موسسات دولتی را پاسخگوی عموم میدانند، به خود افتخار میکنند. در حالیکه منتقدان مطبوعات، مسائلی در مورد مسئول بودن خود مطبوعات، مطرح کردهاند.
گزارشگری
مهمترین فعالیت خبرنگاری ارائه گزارش از حوادث است؛ که در آن مسائلی همچون چه کسی؟ ، چه چیزی؟ ، چه هنگامی؟ ، کجا؟ ، چرا؟ و چگونه؟ و شرحِ اهمیت و تأثیر حادثه ، ذکر میشود.
خبرنگاری در شماری از رسانهها دیده میشود :
روزنامهها
تلویزیون
رادیو
مجلهها
شبکه وب جهانی در اینترنت.
موضوع خبرنگاری هر چیزی میتواند باشد، و خبرنگارها به نگارش در مورد حوزه وسیعی از مسائل اشتغال دارند :
سیاست در چهار سطح : ۱. بینالمللی ۲. کشوری ۳. استانی ۴. محلی
اقتصاد و تجارت در همین چهار سطح
بهداشت و پزشکی
آموزش
ورزش
تفریح و سرگرمی
شیوه زندگی
خوراک
پوشاک
تفریحات
مسائل جنسی و روابط...
خبرنگارها میتوانند برای خروجیهای خبری عمومی همچون روزنامهها، مجلات خبری و رادیو تلویزیون؛ نشریات تخصصی کثیرالانتشار همچون مجلات تجاری و سرگرمی، یا برای نشریات و خروجیهای خبری که دارای گروه خاصی از مشترکین هستند گزارش کنند.
معمولاً از خبرنگارها خواسته میشود برای گردآوری اطلاعات جهت تهیه گزارش خود در صحنه وقوع ماجرا حضور یابند، و اغلب ممکن است آنان گزارش خود را در محل تهیه کنند. آنان همچنین برای گردآوری اطلاعات از تلفن، رایانه و اینترنت نیز استفاده میکنند. با این وجود، اغلب اوقات این گزارشها در اتاق اخبار، یعنی دفتری تهیه میشود که خبرنگارها و سردبیر برای تهیه محتوای خبر در آن مشغول به کار هستند.
خبرنگارها، خصوصاً آنهایی که موضوع یا حوزه خاصی را پوشش میدهند (یک حوزه) باید روابط گستردهای با منابع، یعنی افراد فعال در حوزه مورد نظر داشته باشند، تا بتوانند یا به منظور شرح جزئیات یک حادثه، یا ارائه سرنخهایی در مورد دیگر موضوعاتی که باید گزارش شود، از آنها استفاده کنند. آنان همچنین باید برای تحقیق و گزارش بهتر ماجرا مهارتهای تحقیقی خود را تقویت کنند.
روزنامه نگاری
روزنامه نگاری به گروههای متعددی تقسیم میشود: روزنامهها، مجلات خبری، مجلات عمومی، مجلات تجاری، مجلات سرگرمی، خبرنامهها، نشریات خصوصی، صفحات خبری آنلاین و سایر موارد. هر یک از این گونهها شرایط خاص خود برای تحقیق و نگارشِ گزارش را، داراست.
مثلاً، روزنامه نگاران ایالات متحده آمریکا سابقاً از سبک هرم وارونه برای نگارش گزارش خود، استفاده میکردند. گرچه این سبک بیشتر برای نگارش گزارشهای خبری صریح و جدی استفاده میشده و نه مقالات اصلی. گزارشهای مکتوب خبری جدی باید به صورت خلاصه نوشته شده، و مهمترین اطلاعات را در همان ابتدا بیاورد، تا چنانچه در صورت کمبود فضا، داستان خلاصه شد، کم اهمیتترین مسائل، از انتهای داستان حذف شود. سردبیران معمولاً اطمینان حاصل میکنند که گزارشها تا حد امکان موجز نوشته شود. مقالات اصلی اغلب با توجه به موضوع گزارش آزادانه تر نوشته میشوند، و عموماً فضای بیشتری به آنها اختصاص داده میشود (رجوع شود به نوشتن مقاله اصلی در ذیل).
مقالات مجلات خبری و مجلات عمومی معمولاً به سبکی متفاوت نوشته میشوند، و در آنها تاکید کمتری بر هرم وارونهاست. نشریات تجاری بیشتر حول محور اخبار تهیه میشوند، در حالی که نشریات سرگرمی بیشتر بر مبنای مقالات اصلی تدوین میشوند.
آمار
آمار (به انگلیسی: statistics) به مجموعهی دادههای عددی مربوط به یک موضوع
(معمولا مهم)، مانند جمعیت، متوفیات، میزان تجارت داخلی یا خارجی، دما یا بارش
ماهیانه و غیر گفته میشود. آمار را باید علم و عمل استخراج، بسط، و توسعهٔ
دانشهای تجربی انسانی با استفاده از روشهای گردآوری، تنظیم، پرورش، و تحلیل
دادههای تجربی (حاصل از اندازه گیری و آزمایش) دانست.
زمینههای محاسباتی و رایانهای جدیدتری همچون
یادگیری ماشینی، و کاوشهای ماشینی در دادهها، در واقع، امتداد و گسترش دانش
گسترده و کهن از آمار به عهد محاسبات نو و دوران اعمال شیوههای ماشینی در
همهجا میباشد. علم آمار، علم فن فراهم کردن دادههای کمّی و تحلیل آنها به
منظور به دست آورن نتیایجی که اگرچه احتمالی است، اما در خور اعتماد است.
در صورتی که شاخهای علمی مد نظر نباشد، معنای آن، دادههایی بهشکل ارقام و
اعداد واقعی یا تقریبی است که با استفاده از علم آمار میتوان با آنها رفتار
کرد و عملیات ذکر شده در بالا را بر آنها انجام داد. بیشتر مردم با کلمة آمار
به مفهومی که برای ثبت و نمایش اطلاعات عددی به کار میرود آشنا هستند. ولی این
مفهوم منطبق با موضوع اصلی مورد بحث آمار نیست. آمار عمدتاً با وضعیتهایی سر و
کار دارد که در آنها وقوع یک پیشامد به طور حتمی قابل پیش بینی نیست. اسنتاجهای
آماری غالباً غیر حتمی اند، زیرا مبتنی بر اطلاعات ناکاملی هستند. در طول چندین
دهه آمار فقط با بیان اطلاعات و مقادیر عددی در باره اقتصاد، جمعیتشناسی و
اوضاع سیاسی حاکم در یک کشور سر و کار داشت. حتی امروز بسیاری از نشریات و
گزارشهای دولتی که تودهای از آمار و ارقام را در بردارند معنی اولیه کلمه آمار
را در ذهن زنده میکنند. اکثر افراد معمولی هنوز این تصویر غلط را در باره آمار
دارند که آن را منحصر به ستونهای عددی سرگیجه آور و گاهی یک سری شکلهای مبهوت
کننده میدانند. بنابراین، یادآوری این نکته ضروری است که نظریه و روشهای جدید
آماری از حد ساختن جدولهای اعداد و نمودارها بسیار فراتر رفتهاند. آمار به
عنوان یک موضوع علمی، امروزه شامل مفاهیم و روشهایی است که در تمام پژوهشهایی
که مستلزم جمع آوری دادهها به وسیله یک فرایند آزمایش و مشاهده و انجام
استنباط و نتیجه گیری به وسیله تجزیه و تحلیل این دادهها هستند اهمیت بسیار
دارند.
علم آمار
علم آمار، خود مبتنی است بر نظریه آمار که شاخهای از ریاضیات کاربردی به حساب
میآید. در نظریهٔ آمار، اتفاقات تصادفی و عدم قطعیت توسط نظریهٔ احتمالات
مدلسازی میشوند. در این علم، مطالعه و قضاوت معقول در بارهٔ موضوعهای
گوناگون، بر مبنای یک جمع انجام میشود و قضاوت در مورد یک فرد خاص، اصلاً مطرح
نیست.
از جملهٔ مهمترین اهداف آمار، میتوان تولید «بهترین» اطّلاعات از دادههای
موجود و سپس استخراج دانش از آن اطّلاعات را ذکر کرد. به همین سبب است که برخی
از منابع، آمار را شاخهای از نظریه تصمیمها به شمار میآورند.
این علم به بخشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی تقسیم میشود. از طرف دیگر
میتوان آن را به دو بخش آمار کلاسیک و آمار بیز تقسیم بندی کرد. در آمار
کلاسیک، که امروزه در دانشگاهها و دبیرستانها تدریس میگردد، ابتدا آزمایش و
نتیجه را داریم و بعد بر اساس آنها فرضها را آزمون میکنیم. به عبارت دیگر
ابتدا آزمایش انجام میشود و بعد فرض آزمون میگردد. در آمار بیزی ابتدا فرض در
نظر گرفته میشود و دادهها با آن مطابقت داده میشوند به عبارت دیگر در آمار
بیزی یک پیش توزیع داریم-توزیع پیشین- و بعد از مطالعه دادهها و برای رسیدن به
آن توزیع پیشین، توزیع پسین را در نظر میگیریم.
علم آماری
شامل برنامهریزی و جمعبندی و تفسیر مشاهدات غیر قطعی است بهشکلی که∗:
اعداد نمایندهٔ واقعی مشاهدات بوده، غیر واقعی یا غلط نباشند.
بهنحو مفیدی تهیه و تنظیم شوند.
بهنحو صحیح تحلیل شوند.
قابل نتیجهگیری صحیح باشند.
روشهای آماری
مطالعات تجربی و مشاهداتی هدف کلی برای یک پروژه تحقیقی آماری، بررسی حوادث
اتفاقی بوده و به ویژه نتیجه گیری روی تأثیر تغییرات در ارزش شاخصها یا
متغیرهای غیر وابسته روی یک پاسخ یا متغیر وابستهاست. دو شیوه اصلی از مطالعات
آماری تصادفی وجود دارد: مطالعات تجربی و مطالعات مشاهداتی. در هر دو نوع از
این مطالعات، اثر تغییرات در یک متغیر (یا متغیرهای) غیر وابسته روی رفتار
متغیرهای وابسته مشاهده میشود. اختلاف بین این دو شیوه درچگونگی مطالعهای است
که عملاً هدایت میشود. یک مطالعه تجربی در بردارنده روشهای اندازه گیری سیستم
تحت مطالعهاست که سیستم را تغییر میدهد و سپس با استفاده از روش مشابه اندازه
گیریهای اضافی انجام میدهد تا مشخص سازد که آیا تغییرات انجام شده، مقادیر
شاخصها را تغییر میدهد یا خیر. در مقابل یک مطالعه نظری، مداخلات تجربی را در
بر نمیگیرد. در عوض دادهها جمع آوری میشوند و روابط بین پیش بینیها و جواب
بررسی میشوند.
یک نمونه از مطالعه تجربی، مطالعات Hawthorne مشهور است که تلاش کرد تا تغییرات
در محیط کار را در کمپانی الکتریک غربی Howthorne بیازماید. محققان علاقه مند
بودند که آیا افزایش نور میتواند کارایی را در کارگران خط تولید افزایش دهد.
محققان ابتدا کارایی را در کارخانه اندازه گیری کردند و سپس میزان نور را در یک
قسمت از کارخانه تغییر دادند تا مشاهده کنند که آیا تغییر در نور میتواند
کارایی را تغییر دهد. به واسطه خطا در اقدامات تجربی، به ویژه فقدان یک گروه
کنترل محققاتی در حالی که قادر نبودند آنچه را که طراحی کرده بودند، انجام دهند
قادر شدند تا محیط را با شیوه Hawthorne آماده سازند. یک نمونه از مطالعه
مشاهداتی، مطالعه ایست که رابطه بین سیگار کشیدن و سرطان ریه را بررسی میکند.
این نوع از مطالعه به طور اختصاصی از شیوهای استفاده میکند تا مشاهدات مورد
علاقه را جمع آوری کند و سپس تجزیه و تحلیل آماری انجام دهد. در این مورد،
محققان مشاهدات افراد سیگاری و غیر سیگاری را جمع آوری میکنند و سپس به تعداد
موارد سرطان ریه در هر دو گروه توجه میکنند.
احتمالات
در زبان محاوره، احتمال یکی از چندین واژهای است که برای دانسته یا پیشامدهای
غیر مطمئن به کار میرود و کم و بیش با واژههایی مانند ریسک، خطرناک، نامطمئن،
مشکوک و بسته به متن قابل معاوضهاست. شانس، بخت، امتیاز و شرط بندی از لغات
دیگری است که نشان دهنده برداشتهای مشابهی است. همانگونه که نظریه مکانیک به
تعاریف دقیق ریاضی از عبارات متداولی مثل کار و نیرو میپردازد، نظریه احتمالات
نیز تلاش دارد تا مفاهیم و برداشتهای مربوط به احتمالات را کمّی سازی کند.